الناالنا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

عشق مامان و بابا

به تولد النا نزدیک میشویم ( النای 11 ماهه )

1392/3/7 20:57
نویسنده : مامان مینا
824 بازدید
اشتراک گذاری

النای ما 11 ماهه شد , دیگه داریم به روز تولد دختر عزیزم نزدیک میشیم . یادش بخیر پارسال همین موقعها  توی تب و تاب خرید وسایل سیسمونی و خرید تخت و کمد کودک و لباس و کلاً آخرین خرید ها بودیم انقدر استرس داشتم همه چیز رو براه باشه که اصلاً از یادم نمیره .

حالا النا 11 ماهه شده و دالی بازی میکنه و همزمان میگه دائیییییییییییییییییییییییییی ، جانم فداش بشم

وقتی حاضر بشیم بریم بیرون میگه دَدَ دَدَ دَدَ تا از پله ها بیام پایین همش میگه دَدَ دَدَ

دیگه خودش بدون کمک می ایسته و حتی یکی دو تا قدم هم بر میداره 

از مبل میره بالا و دیگه خودش میتونه بیاد پایین

وقتی آب میخواد میگه آبه و داخل لیوان آب بریزم خودش میتونه بدون کمک آب بخوره

دیگه دخترم واسه خودش خانمی شده این عسل خانوم ما ماهه دیگه تولدشه

11 اردیبهشت هم روز مادر بود که من امسال با وجود النا خانم رسماً کادوی روز مادر  رو از طرف همسر مهربونم دریافت کردم , روز پدر 3 خرداد که همزمان با 11 ماهگی النا بود  همسر عزیزم پدر مهربون النا کادوی روز پدر و از طرف منو النا و خاله هاو عمه راضیه دریافت کرد .

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مژگان یک دنیا عشق
8 خرداد 92 8:58
الهییییییییییییی عزیزمی که فسقلی خانم
پیشاپیش تولدش مبارک
آخی کادوی روز مادر و پدر
چقدر بهتون چسبیده امسال)))))))))))))))))))9



مژگان جونم خیلی ممنون , درسته کادوی امسال خیلی بهمون چسبید

مامان آنیل
12 خرداد 92 19:00
عزیزم کلی کارا یاد گرفتن این فسقلیا. نزدیک تولد و بزن وبرقص
.::مادر خانومی::.
14 تیر 92 20:10
تولدت مبارک النا خانوم گل
نمیدونم چرا مامانی یادش رفته بمناسبت تولد پست جدید بذاره!
انشالله که خیره


سلام دوست عزیز خیلی ممنونم که به ما سر زدین ، یادم نرفته دوستم که پست جدید بذارم این دخملک اجازه نمیده پای نت بشینم و تازه اساس کشی هم داشتیم بوس